شیشه ویترای که تجزیه و تحلیل اوج گیری قدرت آمریکا میپردازند، معمولاً بر منابع طبیعی فراوان و وضعیت جغرافیایی مناسب آن تأکید میکنند. سرزمینی برخوردار از کوههایی مخمل پوش، مزرعههای چشمانداز، شهرهای مرمرین و امکانات و موهبتهای شگرف. اما مسألهای که در اهالی شیشه ویترای در قرن نوزدهم مشترک بوده، معمولاً از قلم میافتد، و آن اینکه بیشتر ساکنان آمریکا را در آن هنگام، مهاجرانی تشکیل میدادند که از آن رو از اروپا و آسیا گریخته بودند که در آن نقاط، سرنوشت آنها را طبقهی اجتماعی و خانواهی آنان تعیین میکرد.
آنان به این دلیل رنج ویترای روی شیشه به سرزمینی ناشناخته را به جان میخریدند که در پی آن بودند تا خود آنان، و نه میراث اجدادیشان، محترم شمرده شوند و منبع تغییر باشند. چگونه ذهنیتی باعث آن میشود که فرد از طبقهی اجتماعی خود به تنگ آید، خانواده و دارایی خود را برجا بگذارد، و به ویترای روی شیشه زندگی بهتر عازم سفری دور و دراز شود؟ مثبت اندیشی و خوشبینی، در آن زنان و مردان، به وفور وجود داشت و چنین شد که آنها بنیانگذار ملتی خوشبین شدند (سلیگمن و همکاران، 1388).
سبک تبیین شیشه دکوراتیو، به صورت گرایش به توجیه کردن رویدادهای ناگوار با انتسابهای درون، پایدار و غیر قابل انکار کردن آشکار میشود. شکستهای تحصیلی، ناخوشی بدنی، و عملکرد شغلی ضعیف، شایع هستند، اینها برای همه اتفاق میافتد. برخی با افزایش دادن تلاش، واکنش نشان میدهند. سبک تبیین شیشه دکوراتیو، افراد را در مواقع شکست و بدبیاریها، نسبت به واکنش دوم، یعنی ناامید شدن آماده میکند. سبک تبیین بدبینانه با ناکامی تحصیلی، پریشانی اجتماعی، بیماری جسمانی، عملکرد شغلی ضعیف، افسردگی و حتی شکست در انتخابات ریاست جمهوری ارتباط دارد (ریو، 1385).
چندین تفاوت عمده بین افراد آینه دکوراتیو و خوشبین در نحوهی اندیشیدن به چیزهای خوب و بدی که برای آنها اتفاق میافتد وجود دارد (سلیگمن و همکاران، 1995؛ بهنقل از مگیار موئه، 2009). افرادی که خوشبین هستند از رویدادهای شبه-شکست اسنادهای بیرونی، ناپایدار، و اختصاصی میسازند، در حالی که افراد بدبین از این رویدادها اسنادهایی درونی، پایدار و کلی دارند. برای مثال فردی که آینه دکوراتیو است قطع رابطه را به صورت، هماهنگی ضعیف بین خود و همسرش (بیرونی)، اتفاقی که بعید است در رابطه بعدیش روی دهد (ناپایدار)، و رویداد منفی که به این رابطهی خاص مربوط محدود میشود، تبیین میکند.
در مقابل، فرد آینه تزئینی در همین موقعیت ممکن است قطع رابطه را به صورت نقص در خود ببیند زیرا او به اندازه کافی خوب، مراقب و نسبت به دیگران، پذیرا نبوده است، او پیشبینی میکند که چنین نتیجهی ضعیفی احتمالاً در روابط آینده نیز روی میدهد، همچنین این رویداد منفی احتمالاً نیز تکرار شود و او حتی باید فرد دیگری را برای ارتباط بیابد. با این وجود چیزی که توسط سلیگمن و همکاران (1388) تأکید نشده این است که عکس این موارد نیز صادق است. زمانی که رویدادها یا پیامدهای موفقیتآمیز اتفاق میافتد، افراد خوشبین موفقیت را به عوامل درونی، پایدار و کلی نسبت میدهند در حالی که افراد بدبین آینه تزئینی خود را به عوامل بیرونی، ناپایدار و اختصاصی نسبت میدهند (مگیار موئه، 2009). بدبینی میتواند از چهار منبع ژنتیک، بدبینی والدین، انتقادهای بدبینانه از جانب والدین، معلمان یا مربیان و تجربیات خود شخص در زمینه تسلط و درماندگی حاصل شود.
موقعیت شیشه دکوراتیو بر روی نقشه
یا استین گلاس آنکه همهی کارها با موفقیت انجام میپذیرد. در تمامی این موارد، تجلیاتی از خوشبینی و مثبت اندیشی وجود دارد، اما با این حال خوشبینی فراتر از اینهاست. پژوهشگران در طول استین گلاس سال کند و کاو، به اساس خوشبینی دست یافتهاند. مبنای مثبت اندیشی و خوشبینی، در عبارتهای امیدوار کننده یا تجسم موفقیت نیست، بلکه در نحوهی تفکر افراد درباره علتها، ریشه دارد.
شیشه ویترای هر یک از ما، در نسبت دادن امور به علل مختلف، عادتهای خاصی داریم، و این عادتها همان سبک تبیین ما میباشد (سلیگمن، رایویچ، کاکس، جی و گیلهام، 1388). سبک تبیین خوشبینانه، به صورت گرایش به توجیه کردن رویدادهای ناگوار با انتسابهای بیرونی، ناپایدار و قابل شیشه ویترای آشکار میشود (مانند، به این دلیل مسابقه را باختم که حریفم تقلب کرد). افراد دارای این سبک تبیین، برای موفقیتهای خود امتیاز زیادی قائل میشود ولی شکستهای خودشان را قبول نمیکنند یا خود را به خاطر آنها سرزنش نمیکنند.
این ویترای روی شیشه به راحتی اطلاعات منفی مربوط به خود را نادیده میگیرند، اطلاعات وارده را از فیلترهای تحریف کننده رد میکنند، و پیامدهای مثبت و منفی را به صورتی تعبیر میکنند که از خودشان محافظت نمایند. نسبت دادن شکست به علت بیرونی به فرد امکان میدهد که معنی ویترای روی شیشه مربوط به خود را نادیده بگیرد. به همین صورت، پیامدهای منفی زندگی به گردن دیگران، بدشانسی و محیط انداخته میشود. بنابراین برونفکنی شکست از فرد در برابر هر گونه ثأثیر زیانبار شکست، محافظت میکند.
به مرور زمان، تاریخچه شیشه دکوراتیو موفقیتها و برونفکنی شکستها، عقیده راسخی را پرورش میدهد مبنی بر اینکه فرد بیشتر از آنچه واقعاً هست، بر سرنوشت خودش کنترل دارد، حتی اگر به مقدار زیادی بهانه تراشی، انکار و خود فریبی لازم باشد. برای اکثر افراد، سبک تبیین شیشه دکوراتیو نعمت است، زیرا ((به نظر میرسد افرادی که از لحاظ روانی سالم هستند، استعداد حسادت برانگیزی برای تحریف کردن واقعیت در جهتی دارند که عزتنفس را بالا میبرد، عقاید کارآیی را حفظ میکند و نگرش خوشبینانه دربارهی آینده را تقویت میکند)) (ریو، 1385).
از لحاظ آینه دکوراتیو میتوان به خوشبینی مردمانی اشاره کرد که به امید سرزمینی بهتر و ساختن زندگی به دستان خویش، به مهاجرانی اشاره کرد که راهی آمریکا شدند و یکی از تأثیرگذارترین تمدنهای تاریخ بشری را بنا نهادند. مهاجران در امواجی بیپایان به حرکت درآمدند، که برای آنها ((یکباره به ثروت رسیدن)) آینه دکوراتیو دست نیافتنی نبود. همین افراد خوشبین، نهاد آموزش همگانی را به وجود آوردند، کتابخانههای عمومی را پایهگذاری کردند، بردهها را رها ساختند، رفتار محترمانهای با دیوانگان در پیش گرفتند و برای حق رأی زنان به مبارزه پرداختند.