شیشه تزئینی ذکر شده نشان میدهد که عمده عملکرد فراگیران یا دانشآموزان به شکستهایی که تجربه کردهاند بستگی دارد. اما چنانچه فراگیران تجربه موفقیت داشته باشند، عملکرد مناسبتری خواهند داشت. همچنین قرار گرفتن فراگیران در موقعیت موفقیت و نتایج مثبت، موجب القای حالتی میشود که آن را کفایت آموختهشده یا به عبارتی، کوشندگی آموختهشده مینامند که نقطه مقابل شیشه تزئینی آموخته شده به شمار میرود.
آینه تزئینی در سال 1975رفتار را در شرایط مواجه شدن با شکست مورد بررسی قرار داد و بر اساس نتایجی که او از آزمایشهای خود با حیوانات و انسانها به دست آورد، نظریه درماندگی خود را صورتبندی کرد. آینه تزئینی به این عقیدهی شخص اشاره دارد که رویدادها غیر قابل کنترل و موفقیتها فراتر از توانایی هستند.
این فرایند بلافاصله آینه آنتیک نمیافتد، بلکه در نتیجه مواجه شدن با شکستهای پیایی[1] به وجود میآید. در ابتدا سلیگمن و همکاران در سال 1990پیشنهاد کردند که درماندگی از دو دسته نشانههای رفتاری آینه آنتیک شده است: انگیزشی و شناختی. ولی در تجدید نظری که آبرامسون، سلیگمن و تیزدال[2] در سال 1978 در این زمینه انجام دادهاند، درماندگی را شامل نقص در فرایندهای شناختی، انگیزشی و هیجانی دانستهاند. که در ادامه به هر یک از این مؤلفههای درماندگی خواهیم پرداخت:
آینه تایل جنبه شناختی درماندگی: به توانایی کنترل ذهنی رویدادها اشاره دارد. در واقع شخص درمانده اعتقاد دارد که رویدادها غیر قابل کنترل هستند. با گذشت زمان، قرار گرفتن در معرض محیطهای غیر قابل کنترل، انتظاری را پرورش میدهد که به موجب آن، افراد باور میکنند که پیامدها کلاً از اعمال آنها مستقل هستند. وقتی که آینه تایل حالت بدبینانه بگیرد، فرد به سختی میتواند یاد بگیرد، که پاسخ جدید میتواند بر پیامدها تأثیر بگذارد. این گرایش بدبینانه، اصولاً در یادگیری وابستگیهای پاسخ – پیامد آتی اختلال ایجاد میکند یا آن را کند میسازد (سلیگمن، 1999؛ بهنقل از ریو، 1385).
آینه کاری جنبه انگیزشی درماندگی: نارسایی انگیزشی به مشکل در شروع داوطلبانه پاسخها گفته میشود (سایدریدس، 2003). معمولآ، وقتی که افراد برای پیامدی اهمیت قایل باشند و محیط حداقل تا اندازهای پذیرای دادن این پیامدها باشد، مشتاقانه و جسورانه برای پدید آوردن این پیامدها تلاش میکنند. آینه کاری روی دیوار برای به دست آوردن پیامدهای یا جلوگیری کردن از آنها در طول یک پیوستار قرار دارد. برای مثال، در رویدادهای آسیبزا، رفتار مقابله کردن ارادی افراد از خیلی منفعل تا خیلی فعال، نوسان دارد. پاسخهای مقابله کردن میتوانند بیحالی و منفعل یا فعال و جسورانه باشند، آینه کاری مدرن منزل، منفعل بودن و قطع امید کردن، از تلاش سست و مایوسانه حکایت دارند که مشخصه رفتار آدم درمانده هستند. هشیاری، فعالیت و جسارت افرادی را توصیف میکنند که درمانده نیستند (ریو، 1385).
[1]-Repeated failure
[2]-Teasdale